زمان تقریبی مطالعه: 20 دقیقه
 

امام رضا (بینش اهل‌سنت)





امام رضا (علیه‌السلام) هشتمین امام شیعیان‌ و دهمین تن از چهارده معصوم (علیهم‌السلام) است. در این نوشتار دیدگاه برخی از علمای اهل‌سنت، درباره آن حضرت را از منابع اهل‌سنت بیان خواهیم کرد.


۱ - مقدمه



امام رضا (علیه‌السلام) هشتمین امام شیعیان در یازدهم ذی‌العقده سال یک صد و چهل و هشت هجری قمری در مدینه منوره در خانه حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) از مادری پاک و بزرگواری به نام نجمه خاتون (سلام‌الله‌علیها) قدم به هستی گذاشت و جهان را به قدوم خود منور ساخت. شرافت و برتری والدین آن حضرت بر هیچ کسی پوشیده نبوده و نیست. نامش را علی گذاشتند اما در این گیتی پهناور به رضا ملقب گردید. سال ۱۸۳ زمانی که‌ هارون الرشید، شهادت امام کاظم (سلام‌الله‌علیه) را رقم زد، یادگار آن حضرت در سن سی و پنج سالگی بر مسند امامت قرار گرفت و سکان هدایت عالم به ایشان سپرده شد. در سال دویست هجری، زمانی که مامون عباسی با اجبار حضرت را به خراسان فراخواند، هفده سال از مدت امامت ایشان گذشته بود. سرانجام در پایان ماه صفر سال دویست و سه هجری، به شهادت رسید.

۲ - دیدگاه علمای اهل‌سنت



متنی که در پیش روی شماست، اشاره به نظرات تنی از علمای اهل‌سنت پیرامون شخصیت والای آن حضرت می‌باشد.

۲.۱ - ابی‌نواس


ابن‌خلکان بعد از ذکر نام مبارک حضرت امام رضا (علیه‌السلام)، به قضیه شعر ابی‌نواس (قرن سوم) درباره آن حضرت (علیه‌السّلام) چنین اشاره می‌کند:
قیل لی انت احسن الناس طرا •••• فی فنون من الکلام النبیه
لک من جید القریض مدیح •••• یثمر الدر فی یدی مجتنیه
فعلام ترکت مدح ابن موسی •••• والخصال التی تجمعن فیه
قلت لا استطیع مدح امام •••• کان جبریل خادما لابیه
وکان سبب قوله هذه الابیات ان بعض اصحابه قال له ما رایت اوقح منک ما ترکت خمرا ولا طردا ولا معنی الا قلت فیه شیئا وهذا علی بن موسی الرضا فی عصرک لم تقل فیه شیئا فقال والله ما ترکت ذلک الا اعظاما له ولیس قدر مثلی ان یقول فی مثله ثم انشد بعد ساعة هذه الابیات:
مطهرون نقیات جیوبهم •••• تجری الصلاة علیهم اینما ذکروا
من لم یکن علویا حین تنسبه •••• فما له فی قدیم الدهر مفتخر
الله لما برا خلقا فاتقنه •••• صفاکم واصطفاکم ایها البشر
فانتم الملا الاعلی وعندکم •••• علم الکتاب وما جاءت به السور

به من گفته شد تو در رشته سخن از همه مردم برتری. تو ثناگویان بسیاری داری. کسی که پای سخن تو بنشیند، گویا درّ و جواهر می‌چیند. با این اوصاف چرا با آن همه کمالات و خصلت‌های نیکوی فرزند موسی بن جعفر، مدح او را ترک کرده‌ای؟ در جواب گفتم: من هرگز توان مدح شخصیتی را که جبرئیل خادم پدرش بود، ندارم.
علت این سروده ابی‌نواس این بود که روزی یکی از اصحاب ابونواس به وی گفت: فردی وقیح‌تر از تو را ندیده‌ام. تو درباره هر چیزی حتی شراب شعر سروده‌ای، در حالی که در زمان تو علی بن موسی الرضا هست و تو درباره او هیچ شعری نسروده‌ای؟!
ابونواس در پاسخ گفت: به خدا قسم، شعر نگفتن من به علت بزرگواری ایشان است، چرا که من در آن حدّ نیستم که درباره چنین شخصیتی شعر بسرایم. پس از لحظاتی این ابیات را سرود:
اینان پاک سرشتان و پاکدامنانی هستند که هر کجا نامشان برده شود، بر آنان درود و صلوات نثار می‌شود. هر کس که نسبش به آل علی نرسد، هیچ چیزی برای فخر و افتخار نخواهد داشت. هنگامی که خداوند عزوجل مخلوقات را آفرید، خاندان شما را از میان این مخلوقات برگزید. شمایید افراد والا مقام و نمونه که علم کتاب و تفسیر قرآن نزد شماست.

۲.۲ - خزرجی انصاری


خزرجی انصاری یمنی (متوفای۳۲۹هـ) پیرامون حضرت رضا (علیه‌السّلام) چنین می‌نگارد: (ق) علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب الهاشمی ابو الحسن الرضا... وکان سید بنی‌هاشم وکان المامون یعظمه ویجله.
علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب‌ هاشمی، ابوالحسن رضا... ایشان بزرگ بنی‌هاشم بود و مامون عباسی همواره ایشان را بزرگ می‌داشت و تجلیل می‌کرد.

۲.۳ - مسعودی


مسعودی شافعی (متوفای۳۴۶هـ) نیز پیرامون جلالت آن حضرت از قول مامون عباسی چنین می‌نویسد: ووصل الی المامونُ ابو الحسن علی بن موسی الرضا، وهو بمدینة مَرْوَ، فانزله المامون احسنَ انزال، وامر المامون بجمیع خواص الاولیاء، واخبرهم انه نظر فی ولد العباس، وولد علی رضی الله عنهم، فلم یجد فی وقته احداً افْضَلَ ولا احَقَّ بالامر من علی بن موسی الرضا، فبایَعَ له بولایة العهد، وضرب اسمه علی الدنانیر والدراهم.

و علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) به مامون رسید درحالیکه مامون در شهر مرو بود. پس مامون ایشان را در آنجا به بهترین نحو جای داد و به همه دوستان و خواص نزدیکان فرمان داد و آنان را آگاه کرد که او همه بنی‌عباس و اولاد علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) را مورد ملاحظه و بررسی قرار داده و در این زمان احدی را برای مسئله امامت، برتر و شایسته تر از علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) نیافته است. بدین خاطر با ایشان به عنوان ولایتعهد خود بیعت کرد و به نام علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) سکه دینار و درهم زد.
[۴] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۸، طبق برنامه الجامع الکبیر.

شبیه همین متن در منبع ذیل نیز نقل شده است.

۲.۴ - ابن‌حبان


محمد بن حبان (متوفای۳۵۴ هـ) در خصوص امام در کتاب الثقات خود چنین می‌نویسد: علی بن موسی الرضا وهو علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب ابو الحسن من سادات اهل البیت و عقلائهم وجلة الهاشمیین ونبلائهم یجب ان یعتبر حدیثه.
علی بن موسی الرضا که فرزند موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب است. کنیه ایشان ابوالحسن و از بزرگان و عقلای اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و بنی‌هاشم و از افراد شریف و نجیب آنان است که معتبر دانستن حدیث ایشان واجب است.

وی پیرامون زیارت قبر امام رضا (سلام‌الله‌علیه) نیز چنین می‌گوید: وقبره بسناباذ خارج النوقان مشهور یزار بجنب قبر الرشید قد زرته مرارا کثیرة وما حلت بی شدة فی وقت مقامی بطوس فزرت قبر علی بن موسی الرضا صلوات الله علی جده وعلیه و دعوت الله ازالتها عنی الا استجیب لی وزالت عنی تلک الشدة وهذا شیء جربته مرارا فوجدته کذلک.
و قبر علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) در سناباد بیرون منطقه نوقان مشهور و زیارتگاه است. من بارها مرقدش را زیارت کرده‌ام و در هنگامی که در طوس بودم هرگاه مسئله مشکل و سختی برایم پیش می‌آمد، به زیارت مرقد علی بن موسی الرضا (که صلوات خدا بر جدش و بر او باد) می‌رفتم و رفع آن مشکل را از خدا درخواست می‌کردم، قطعا و صد در صد دعایم مستجاب می‌شد و آن مشکل از من رفع می‌شد و این مسئله را بارها تجربه کردم و مشکلم رفع شد.

۲.۵ - حاکم نیشابوری


حاکم نیشابوری (متوفای ۴۰۵ ه-) در فضیلت امام رضا (علیه‌السّلام) و زیارت ایشان می‌گوید: ابو الحسن الامام الشهید... استشهد بسناباد من طوس... و قال الرضا رضی اللّه عنه: «من زارنی علی بعد داری اتیته یوم القیمة [۷]     ثلث مواطن اخلّصه من اهوالها، اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا و عند الصراط و عند المیزان.»
علی بن موسی الرضا ابو الحسن امام شهید است... که در سناباد طوس به شهادت رسید... و امام رضا که خدا از او راضی بود، فرمود: هر کس مرا در دوری از وطنم (در مشهد طوس) زیارت کند، روز قیامت در سه موقعیت نزد او خواهم رفت و از خطرات آنجا او را نجات خواهم داد. هنگامی که نامه‌های اعمال برخی به دست راست و برخی دیگر به دست چپشان داده می‌شود، هنگام عبور از پل صراط و هنگام حسابرسی و میزان اعمال.
[۸] حاکم نیشابوری، ابوعبدالله، تاریخ نیشابور، نشر آکه، تهران، اول، ۱۳۷۵ش.


۲.۶ - سمعانی


سمعانی (متوفای۵۶۲هـ) نیز پیرامون حضرت رضا (سلام‌الله‌علیه) چنین می‌نویسد: والرضا کان من اهل العلم والفضل مع شرف النسب.
علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) از اهل علم و فضیلت و شریف النسب است.

۲.۷ - ابن‌جوزی


ابن‌جوزی (متوفای ۵۹۷ ه) نیز درباره مقام علمی آن حضرت می‌نویسد: وکان یفتی فی مسجد رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وهو بن نیف وعشرین سنة.
و علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) در مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فتوا می‌داد در حالیکه عمر او بیست و‌ اندی سال بود.

۲.۸ - فخر رازی


فخرالدین رازی (متوفای۶۰۴هـ)، از علمای شافعی‌مذهب پس از بیان مباحث مختلف پیرامون شان نزول سوره کوثر، یکی از مصادیق کوثر را فرزندان حضرت صدیقه شهیده (سلام‌الله‌علیها) بر می‌شمارد: والقول الثالث: الکوثر اولاده قالوا: لان هذه السورة انما نزلت رداً علی من عابه (علیه‌السّلام) بعدم الاولاد، فالمعنی انه یعطیه نسلاً یبقون علی مر الزمان، فانظر کم قتل من اهل البیت، ثم العالم ممتلیء منهم، ولم یبق من بنی امیة فی الدنیا احد یعبا به، ثم انظر کم کان فیهم من الاکابر من العلماء کالباقر والصادق والکاظم والرضا (علیهم‌السّلام) والنفس الزکیة وامثالهم.

و قول سوم (در تفسیر کوثر این است که): کوثر فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. گفتند: بخاطر اینکه این سوره در ردّ کسی نازل شد که از پیغمبر بخاطر نداشتن فرزند عیبجویی می‌کرد. پس معنا این است که خدا به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نسلی عطا فرموده که در طول زمان باقی مانده است. نگاه کن که چقدر از اهل بیت پیامبر (علیهم‌السّلام) کشته شدند! در حالیکه اکنون عالم آکنده از ایشان است! و از بنی‌امیه احدی باقی نمانده است که قابل توجه باشد. سپس نگاه کن که چقدر در بین ایشان از بزرگان و علما وجود دارند مانند (ائمه اطهار) باقر، صادق، کاظم و رضا (علیهم‌السّلام) و نفس زکیه و مانند ایشان.

۲.۹ - ابن‌اثیر


ابن‌اثیر جزری شافعی (المتوفی: ۶۰۶هـ) در جامع الاصول در خصوص کثرت فضائل حضرت چنین می‌نویسد: علی بن موسی الرِّضا هو ابو الحسن، علی بن موسی بن جَعْفَر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب الهاشمی، المعروف بالرِّضا... واِلیه انتهت اِمامة الشِّیعة فی زمانه. وفضائله اکثر من ان تُحْصی، (رحمة‌الله‌علیه) ورضوانه.
علی بن موسی الرضا، ایشان ابوالحسن، علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب و‌ هاشمی است. معروف به رضاست... و امامت شیعه در زمان ایشان به ایشان منتهی می‌شد و فضائلش بیشتر از آن است که گردآوری شود. رحمت و رضوان خدا بر او باد.
[۱۲] ابن‌اثیر جزری، مبارک بن محمد، معجم جامع الاصول فی احادیث الرسول، ج۱۲، ص۷۱۵، تحقیق: بشیر عیون، ط دار الفکر.


۲.۱۰ - ذهبی


شمس‌الدین ذهبی (متوفای۷۴۸ هـ) از دیگر علمای اهل سنت نیز می‌نویسد: علی الرضی الامام السید ابو الحسن علی الرضی بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی بن الحسین الهاشمی العلوی المدنی... وکان من العلم والدین والسودد بمکان... وقد کان علی الرضی کبیر الشان اهلا للخلافة.
علی الرضا امام و آقا هست. ابوالحسن علی الرضا فرزند موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی بن الحسین‌ هاشمی علوی مدنی... از نظر علم و دین و شرافت و آقایی دارای مقام والایی بود... و علی بن موسی الرضا بلند مرتبه و شایسته خلافت و رهبری بود.

وی همچنین در ذیل نام تک تک ائمه (سلام‌الله‌علیها) پیرامون امام رضا (سلام‌الله‌علیه) چنین می‌نویسد: وابنه علی بن موسی الرضا کبیر الشان له علم و بیان و وقع فی النفوس صیره المامون ولی عهده لجلالته.
و فرزند او (موسی بن جعفر) علی بن موسی الرضا بلند مرتبه است. ایشان دارای علم و بیان و نفوذ در دلها بود. مامون امام رضا (علیه‌السّلام) را بخاطر جلالت ایشان ولی عهد خود قرار داد.

۲.۱۱ - صفدی


صفدی شافعی (متوفای۷۶۴هـ) از علمای اهل سنت درباره شخصیت امام رضا (علیه‌السّلام) چنین می‌نویسد: علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابو طالب ابو الحسن الرضا... وهو احد الائمة الاثنی عشر کان سید بنی‌هاشم فی زمانه.
علی بن موسی بن جعفر بن محمد بنعلی بن حسین بن علی بن ابی طالب ابی الحسن (ملقب به) رضا... او یکی از ائمه دوازده‌گانه شیعه و در زمان خود، بزرگ بنی‌هاشم بود.

۲.۱۲ - یافعی


یافعی شافعی (المتوفی: ۷۶۸هـ) در ذیل حوادث سال ۲۰۳ هجری درباره حضرت چنین می‌نویسد: وفیها توفی الامام الجلیل المعظم سلالة السادة الاکارم ابو الحسن علی بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن زین العابدین علی بن الحسین ابن علی بن ابی طالب احد الائمة الاثنی عشر اولی المناقب الذین انتسبت الامامیة الیهم.

و در سال ۲۰۳ هجری امام جلیل بزرگوار، سلاله سادات کریم ابوالحسن علی بن موسی فرزند جعفر الصادق بن محمد الباقر بن زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب رحلت کرد. ایشان یکی از امامان دوازده‌گانه دارای مناقب است که امامیه به ایشان منتسب است.

۲.۱۳ - ابوالمحاسن بردی ظاهری


یوسف بن تغری بردی بن عبدالله ظاهری حنفی (متوفای۸۷۴هـ) نیز در حوادث سال ۲۰۳ هجری چنین می‌نویسد: وفیها توفی علی الرّضی ابن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابی طالب، الامام ابو الحسن الهاشمیّ العلویّ الحسینیّ، کان اماماعالما... وکان علی هذا سید بنی‌هاشم فی زمانه واجلّهم، وکان المامون یعظمه ویبجله ویخضع له و یتغالی فیه.

در سال ۲۰۳ هجری علی بن موسی الرضا فرزند موسی الکاظم بن جعفر بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب امام ابوالحسن‌ هاشمی علوی حسینی از دنیا رحلت فرمود. ایشان امام و عالم بود و آقای بنی‌هاشم و بزرگ آنان در زمان خود بود. مامون همواره ایشان را تعظیم و تکریم می‌کرد و در برابرش خاضع بود و درباره او مبالغه می‌کرد.

۲.۱۴ - سمهودی


سمهودی (متوفای ۹۱۱ ه) از علمای شافعی درباره حضرت رضا (علیه‌السلام) می‌نویسد: فکان اوحد زمانه جلیل القدر.
علی بن موسی الرضا (در علم و تقوی) یگانه زمان خودش و جلیل‌القدر بود.
[۱۹] سمهودی، علی بن عبدالله، جواهر العقدین، ص۴۴۶، بیروت، دار الکتب العلمیة.


۲.۱۵ - قرمانی


قرمانی (المتوفی: ۱۰۱۹هـ) نیز در فصل مختص به امام رضا (سلام‌الله‌علیه) می‌نویسد: وکانت مناقبه علیه وصفاته سنیة... وکراماته کثیرة ومناقبه شهیرة... و کان رضی الله عنه قلیل النوم، کثیر الصوم، وکان جلوسه فی الصیف علی حصیر وفی الشتاء علی جلدة شاة.

و مناقب علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) والا و صفاتش بلند مرتبه... و کراماتش فراوان و مناقبش مشهور بود... و ایشان که خدا از او راضی باد خوابش کم بود و زیاد روزه می‌گرفت و در تابستان بر روی حصیر و در زمستان بر روی پوست گوسفند می‌نشست.
[۲۰] قرمانی، احمد بن یوسف، اخبار الدول و آثار الاول فی التاریخ، ج۱ ص۳۴۱-۳۴۴، المحقق، الدکتور فهمی سعد، الدکتور احمد حطیط، عالم الکتاب.


۲.۱۶ - شبراوی


شبراوی شافعی (متوفای ۱۱۷۱ ه-) پیرامون کثرت فضائل و مناقب آن حضرت می‌نویسد: کان رضی الله عنه کریما جلیلا مهابا موقرا... وکانت مناقبه علّیه و صفاته سنیه ونفسه الشریفة‌هاشمیة وارومته الکریمة نبویة کراماته اکثر من ان تحصر و اشهر من ان تذکر.

علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) کریم، جلیل، با هیبت و با وقار بود... و مناقبش عالی و صفاتش حسنه و نفسش شریف و‌ هاشمی بود. مرام و روش زندگیش بر اساس روش کریمه نبوی بود. کراماتش بیشتر از آن است که به شمارش آید و مشهورتر از آن است که ذکر شود.

۲.۱۷ - نبهانی


نبهانی (متوفای ۱۳۵۰ هـ) در کتاب خود حضرت را از بزرگان ائمه دانسته و گوید: علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق احد اکابر الائمة ومصابیح الامة، من اهل بیت النبوة و معادن العلم و العرفان و الکرم و الفتوة. کان عظیم القدر، مشهور الذکر.
علی الرضا، ‌ فرزند موسی الکاظم بن جعفر الصادق یکی از بزرگان ائمه و چراغ‌های روشن امت از اهل بیت نبوت و معادن علم و عرفان و کرامت و جوانمردی است. بزرگوار و مشهور است.
[۲۲] نبهانی، یوسف بن اسماعیل، جامع کرامات الاولیاء، ج۲، ص۳۱۱، مرکز اهل السنة برکات رضا فور بندر غجرات، هند، الطبعة الاولی، ۲۰۰۱ م.


۲.۱۸ - زرکلی


خیرالدین زرکلی (متوفای۱۴۱۰هـ) درباره مقام آن حضرت چنین می‌نویسد: علیّ الرِّضی علی بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق، ابو الحسن، الملقب بالرضی: ثامن الائمة الاثنی عشر عند الامامیة، ومن اجلاء السادة اهل البیت و فضلائهم.
علی الرضا، علی بن موسی الکاظم فرزند جعفر الصادق، ابو الحسن، ملقّب به رضا، هشتمین امام از امامان دوازده‌گانه امامیه و از سادات جلیل‌القدر و فضلای اهل بیت (علیهم‌السّلام) است.
[۲۳] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۲۶، ناشر: دار العلم للملایین - بیروت – لبنان، چاپ: الخامسة، سال چاپ: ایار - مایو ۱۹۸۰.


۲.۱۹ - ابن‌حجر هیثمی


ابن‌حجر هیثمی در کتاب الصواعق المحرقه پیرامون حدیث شریف «سلسلة الذهب» چنین می‌نویسد: ولما دخل نیسابور کما فی تاریخها وشق سوقها وعلیه مظلة لا یری من ورائها تعرض له الحافظان او زرعة الرازی ومحمد بن اسلم الطوسی ومعهما من طلبة العلم والحدیث ما لا یحصی فتضرعا الیه ان یریهم وجهه ویروی لهم حدیثا عن آبائه فاستوقف البغلة وامر غلمانه بکف المظلة واقر عیون تلک الخلائق برؤیة طلعته المبارکة فکانت له ذؤابتان مدلیتان علی عاتقه والناس بینصارخ وباک ومتمرغ فی التراب ومقبل لحافر بغلته فصاحت العلماء معاشر الناس انصتوا فانصتوا واستملی منه الحافظان المذکوران فقال حدثنی ابی موسی الکاظم عن ابیه جعفر الصادق عن ابیه محمد الباقر عن ابیه زین العابدین عن ابیه الحسین عن ابیه علی بن ابی طالب رضی الله عنهم قال حدثنی حبیبی وقرة عینی رسول الله صلی الله علیه وسلم قال (حدثنی جبریل قال سمعت رب العزة یقول لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی ومن دخل حصنی امن من عذابی) ثم ارخی الستر وسار فعد اهل المحابر والدوی الذین کانوا یکتبون فانافوا علی عشرین الفاوفی روایة ان الحدیث المروی (الایمان معرفة بالقلب واقرار باللسان وعمل بالارکان) ولعلهما واقعتان قالاحمد لو قرات هذا الاسناد علی مجنون لبریء من جنته.

هنگامی که امام رضا وارد نیشابور شد مرکب امام ایستاد و امام داخل کجاوه نشسته بود و احدی صورت وی را نمی‌دید دو پیشوای اهل حدیث نیشابور به نام‌های ابوزرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی و سایر طلاب علوم حدیث (که قابل شمارش نبودند) به پیشواز امام آمده ابوزرعه و محمد بن اسلم با التماس و گریه از امام خواستند تا صورت خود را بنمایاند و برای آنها حدیث از پدرانش نقل کند. در این هنگام شتر ایستاد و امام به غلامان خویش دستور داد پرده را برداشته تا چشمان مردم به جمال نورانی ایشان منور شود. مردم نیز در حالتی بودند که فریاد می‌زدند و بعضی روی زمین در حالت سینه خیز بوده و برخی دیگر خاک مرکب امام را می‌بوسیدند. علمای شهر فریاد زدنند‌ ای مردم ساکت باشید و ابوزرعه و محمد بن اسلم از امام تقاضای حدیث کرده که امام چنین فرمود: پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش زین‌العابدین از پدرش حسین از پدرش علی بن ابیطالب نقل کرد که فرمود حبیبم و نور چشمم رسول الله فرمود جبرئیل برایم روایت کرد که خداوند عزوجل به من چنین گفت: «لا اله الا الله دژ من است هر کس این کلمه را بگوید داخل در دژ من خواهد شد و هر کس در دژ من داخل شود از عذابم در امان خواهد بود» امام پس از نقل این حدیث پرده را کشید و حرکت کرد. تمامی اهل قلم که این مطلب را ثبت می‌کردند قریب به بیست هزار بودند.
در روایت دیگر آمده است که حدیث روایت شده (توسط امام رضا علیه‌السلام) این بود: ایمان شناخت قلبی، اقرار زبانی و عمل با اعضاء و جوارح است.
البته شاید هر دو روایت از امام رضا در دو واقعه جدا از هم نقل شده باشد. احمد گفت: اگر این اسناد بر دیوانه قرائت شود قطعا از دیوانگیش نجات پیدا می‌کرد.

۳ - نتیجه



شخصیت روحانی حضرت رضا (صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه) چنان در مقام رفیعی قرار دارد که اگر کتاب‌ها در فضایل ایشان نگاشته شود نمی‌توان حتی قطره‌ای از آن امواج بی‌کران را به تصویر کشید.

۴ - پانویس


 
۱. ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۳ ص۲۷۰.    
۲. اتابکی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، ج۲، ص۱۷۵، ناشر:وزارة الثقافة والارشاد القومی – مصر.    
۳. خزرجی انصاری، احمد بن عبدالله، خلاصة تذهیب تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱، ص۲۷۸، دار النشر:مکتب المطبوعات الاسلامیة/دار البشائر، حلب/ بیروت، ‌ الطبعة:الخامسة ۱۴۱۶ ه.    
۴. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۸، طبق برنامه الجامع الکبیر.
۵. ذهبی شافعی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۲۸۳.    
۶. بستی، محمد بن حبان، الثقات، ج۸ ص۴۵۶، ناشر:دار الفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.    
۷. بستی، محمد بن حبان، الثقات، ج۸، ص۴۵۷، ناشر:دار الفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.    
۸. حاکم نیشابوری، ابوعبدالله، تاریخ نیشابور، نشر آکه، تهران، اول، ۱۳۷۵ش.
۹. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۶، ص۱۳۹.    
۱۰. ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۰، ص۱۱۹ - ۱۲۰.    
۱۱. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر او مفاتیح الغیب، ج۳۲، ص۳۱۳.    
۱۲. ابن‌اثیر جزری، مبارک بن محمد، معجم جامع الاصول فی احادیث الرسول، ج۱۲، ص۷۱۵، تحقیق: بشیر عیون، ط دار الفکر.
۱۳. ذهبی شافعی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۳۸۷، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:التاسعة، ۱۴۱۳ه.    
۱۴. ذهبی شافعی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۳۹۲، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:التاسعة، ۱۴۱۳ه.    
۱۵. ذهبی شافعی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۲۱، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:التاسعة، ۱۴۱۳ه.    
۱۶. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۱۵۴، ناشر:دار احیاء التراث - بیروت - ۱۴۲۰ه- ۲۰۰۰م.    
۱۷. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة ما یعتبر من حوادث الزمان، ج۲، ص۱۰، الناشر:دار الکتب العلمیة، بیروت – لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ ه - ۱۹۹۷ م.    
۱۸. اتابکی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، ج۲، ص۱۷۴-۱۷۵، ناشر:وزارة الثقافة والارشاد القومی – مصر.    
۱۹. سمهودی، علی بن عبدالله، جواهر العقدین، ص۴۴۶، بیروت، دار الکتب العلمیة.
۲۰. قرمانی، احمد بن یوسف، اخبار الدول و آثار الاول فی التاریخ، ج۱ ص۳۴۱-۳۴۴، المحقق، الدکتور فهمی سعد، الدکتور احمد حطیط، عالم الکتاب.
۲۱. شبراوی شافعی، عبدالله بن محمد، الاتحاف بحب الاشراف، ص۳۱۲.    
۲۲. نبهانی، یوسف بن اسماعیل، جامع کرامات الاولیاء، ج۲، ص۳۱۱، مرکز اهل السنة برکات رضا فور بندر غجرات، هند، الطبعة الاولی، ۲۰۰۱ م.
۲۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۲۶، ناشر: دار العلم للملایین - بیروت – لبنان، چاپ: الخامسة، سال چاپ: ایار - مایو ۱۹۸۰.
۲۴. هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض والضلال والزندقة، ج۲، ص۵۹۴ - ۵۹۵، ناشر:مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه - ۱۹۹۷م.    


۵ - منبع



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «امام رضا (سلام‌الله‌علیه) در بینش اهل سنت»    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.